سه شنبه _ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 7 ذو القعدة 1445 Tuesday, 14 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 9713 تعداد نوشته های امروز : 2 تعداد اعضا : 7 تعداد دیدگاهها : 223×
  • اوقات شرعی

  • مفاهیم اخلاقی در شاهنامه فردوسی

     ز بنده نخواهد به جز داد و مهر

    شناسه : 28669 22 مهر 1400 - 20:22 ارسال توسط : نویسنده : زهرا طاهری
    شاهنامه فردوسي علاوه بر اين که يک اثر ادبي کم نظير و تاثير گذار در فرهنگ و هويت ملي است، ادبيات حماسي را به عنوان ابزاري براي گسترش آموزه هاي اخلاق به کار گرفته و يک سلسله مسائل اخلاقي و انساني را در لايه هاي داستاني طرح کرده است که مي تواند براي خواننده سرمشقي باشد و راه و رسم زندگي را به او بياموزد و وي را به سوی رستگاري رهنمون سازد.
     ز بنده نخواهد به جز داد و مهر
    پ
    پ

    پایگاه خبری گلدشت کرمان_✍️زهرا طاهری: شاهنامه فردوسي علاوه بر اين که يک اثر ادبي کم نظير و تاثير گذار در فرهنگ و هويت ملي است، ادبيات حماسي را به عنوان ابزاري براي گسترش آموزه هاي اخلاق به کار گرفته و يک سلسله مسائل اخلاقي و انساني را در لايه هاي داستاني طرح کرده است که مي تواند براي خواننده سرمشقي باشد و راه و رسم زندگي را به او بياموزد و وي را به سوی رستگاري رهنمون سازد.

    بيان اصول اخلاقي در شاهنامه فردوسي می تواند پر بسامد ترين مفاهيم را به‌ ما بشناساند. مفاهیمی که از تاثير انديشه هاي اخلاقي بر شاهنامه و شاهنامه بر اخلاق سخن گفته است.

    مفاهیمی که می توان آنها را به سه دسته تقسيم کرد:
    ۱.سلامت انديشه (عيب جويي، بدانديشي، نهي هواي نفساني، ظلم و بيداد، نيکي و احسان، دنياپرستي)

    ۲.سلامت رفتار (عدالت، عفو و اغماض، پرهيز از افزون طلبي، آزمندي)

    ۳. سلامت بيان (راستي و راستگويي، غرور و تکبر، بردباري)؛ که در این‌مجال به عدالت بعنوان یکی از مصادیق این‌موارد می پردازیم.

    “عدل و داد” از مسائل عمده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی بوده و در چشم انداز اخلاقی شاعر مقام والا دارد. فردوسی عدل را نه چون مفهوم تجریدی فلسفی، بلکه آرمان و آرزوی واقعی مردم می‌داند که در زندگی آدمیان هر طایفه و طبقه برای رسیدن به آن میل و کوشش می‌کنند.
    فردوسی قبل از همه عدل را از پدیده‌های الهی دانسته و خاصیت پروردگار قلمداد می‌نماید.

    از نظر فردوسی پروردگار به آدمیان نیز داد را عطا کرده و از آنان رعایتش را در زندگی تقاضا دارد:

    خداوند کیوان و گردان سپهر   

    ز بنده نخواهد به جز داد و مهر

    داد و عدل در «شاهنامه» معنی مشخص و واقعی دارد و در موارد گوناگون حیات، مفهوم معینی را بیان می‌نماید. از جمله شاعر در حال گرسنگی مردم در انبارها نگاه داشتن گندم را نشانه‌ی بی‌عدالتی می‌داند و از شاه تقسیم کردن آن گندم‌ها را که از روی عدل است، درخواست می‌نماید:

    اگر دادگر باشی ای شهریار       

    در انبار گندم نیاید به کار

    فردوسی داد را مخصوصاً برای شاهان خیلی ضروری می‌داند و در شاهنامه چه شاهان اساطیری و چه شاهان تاریخی، پیش از همه به عدل و دادگستری خود افتخار می‌کنند.
    از شاهانی که در شاهنامه‌ی فردوسی تصویر شده‌اند، عادل‌ترین آن‌ها انوشیروان است.
    فردوسی از زبان انوشیروان عادل عدل و داد را نه فقط وسیله‌ی آبادی و پیشرفت کارهای شاهان می‌داند بلکه آن را باعث شهرت آن‌ها و نیکنامی‌شان در قرون بعد می‌شمرد.

    طهمورث، فریدون، منوچهر، کیقباد، کیخسرو و شاهان دیگر همه عدالت گستری را پیشه کرده‌اند. از جمله منوچهر عدل و دین را در یک ردیف می‌گذارد و هر کس را که از عدل دوری جسته است به اهریمن مانند می‌کند و حتی کافر می‌شمارد، یعنی بی‌عدلی را به بی‌دینی برابر می‌داند:

    هر آن کس که در هفت کشور زمین 

    بگردد ز داد و بتابد ز دین

    همه سر به سر نزد من کافرند 

    وز اهریمن بد کنش بدترند

    گفتنی است در شاهنامه عدل و داد مقابل ظلم و ستم گذاشته شده است. هرگاه که عدل کمتر شد، جای آن را ظلم می‌گیرد و این باعث خرابی ملک و جامعه می‌شود. فردوسی این مطلب را به طور مشخص در داستان بهرام گور نشان می‌دهد.
    فردوسی همچنین برای مؤثر و نشان‌رس ابراز کردن مطلب عدل و دادگستری این را از زبان شاهان و پهلوانان بیان می‌کند. مثلاً کیقباد دادگری را بهترین و پسندیده‌ترین کار انسان می‌شمارد:

    چنین گفت یل نامدار کیقباد‌   

    که چیزی ندیدم نکوتر ز داد

    در شاهنامه عدل و داد با خرد نیز ارتباط تنگاتنگ و مستقیم دارد؛ زیرا شخص خردمند همیشه در هر کار عدالت را پیش می‌گیرد. همه‌ی شاهان و پهلوانان خردمند را شاعر عادل و دادگر قلمداد کرده است، او هر انسان را که دارای خرد و داد است، ستایش می‌نماید:

    ز یزدان و از ما بر آن کس درود 

    که تارش خرد باشد و داد پود

    نا گفته نماند که از ابیات حذف شده‌ی شاهنامه که محمد طباطبایی از عربی ترجمه کرده است برمی‌آید که فردوسی به عدل و داد توجه زیاد و خاصی داشته است‌.

    بعضی محققان سعی کرده‌اند که اندیشه‌های فردوسی را درباره‌ی عدل و داد به اعتقاد و جهان بینی دینی او مربوط نمایند اما به نظر می رسد احتیاجی به پیوستن این مسئله به اعتقاد دینی و مذهبی فردوسی نیست. منشأ چنین اندیشه‌ها را باید پیش از همه از نظر انسان دوستی شاعر بزرگ جست.

    فردوسی عدل و داد را نه فقط برای شاهان بلکه برای هر فرد ضروری می‌داند و جهت به دست آوردن آن مبارزه بردن را هم تلقین می‌سازد. این آرمان مهم اجتماعی در شاهنامه در سیمای کاوه‌ی دادخواه خیلی روشن تجسم یافته است.

    کاوه تمثال برجسته‌ی قهرمان مردمی در ادبیات عالم است که برای عدل و داد علیه ضحاک ظالم و ستمگر مبارزه نموده و برتری به دست می‌آورد و عدالت را در جامعه برقرار می‌نماید.

    بدین ترتیب عدل و داد برای فردوسی نه تنها خصلت نجیب فردی انسان است، بلکه وسیله‌ی مهم پیشرفت جامعه بوده‌ و ارزش بلند اخلاقی و اجتماعی کسب می‌نماید.

    نظرات

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری گلدشت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.