پنج شنبه _ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
پنج شنبه, ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 9 ذو القعدة 1445 Thursday, 16 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 9728 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 7 تعداد دیدگاهها : 223×
  • اوقات شرعی

  • گفت و گو با دکتر حمید طبسی به بهانه روز بزرگداشت فردوسی

    سخن های شایسته و غمگسار

    شناسه : 41655 24 اردیبهشت 1402 - 21:25 ارسال توسط :
    ۲۵ اردیبهشت، سالروز بزرگداشت فردوسی، بهانه ای شد تا بار دیگر در محضر استاد ارجمندم دکتر حمید طبسی، سراپا گوش باشم و از فردوسی و شاهنامه اش بشنوم چراکه از شاهنامه شنیدن، از زبان دکتر طبسی، چیز دیگری است.
    سخن های شایسته و غمگسار
    پ
    پ

    پایگاه خبری گلدشت کرمان_ ✍️زهرا طاهری: سال هاست دکتر حمید طبسی را می شناسم. کسی که ویژگی های اخلاقی منحصر به فرد و اِشرافش بر شاهنامه، بیش از هرچیزی او را در اذهان دانشجویان و ادب دوستان ماندگار کرده است.
    ۲۵ اردیبهشت، سالروز بزرگداشت فردوسی، بهانه ای شد تا بار دیگر در محضر استاد ارجمندم سراپا گوش باشم و از فردوسی و شاهنامه اش بشنوم چراکه از شاهنامه شنیدن، از زبان دکتر طبسی، چیز دیگری است.

    دکتر حمید طبسی در شهریور ۱۳۴۹ در شهرستان سبزوار متولد شده است. او پس از اخذِ دیپلم متوسطه در رشته ی فرهنگ و ادبِ دبیرستان دکتر غنی سبزوار، راهیِ تبریز شده تا در رشته ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز به تحصیلِ خود ادامه دهد. مقاطع کارشناسی ارشد و دکتریِ تخصصی خود را در دانشگاه فردوسی مشهد گذرانده است و در سال ۱۳۷۶ از سبزوار به سبزواران آمده و به عنوان عضو هیات علمی به استخدام دانشگاه آزاد اسلامیِ جیرفت درآمده است. در حال حاضر، علاوه بر تدریس در این دانشگاه، به عنوانِ مدرس مدعو با دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه بین المللی امام رضا(ع) و دانشگاه خیام نیز همکاری دارد. به عنوان نمونه هایی از تالیفاتِ او به این موارد می توان اشاره کرد: کتاب های کیهان شناسی شاهنامه و ز کردارِ گرشاسپ (در دست چاپ) و مقالاتی نظیرِ نقش ادب عامه در تبیین موقعیت البرز اساطیری، فردوسی و دانش اخترشناسی، ز بدگوی و بختِ بد آمد گناه، فرخی در برابر اساطیر، سیمای محمود غزنوی در تاریخ بیهقی، کلات از دگرسوی و راهِ چّرّم، کردارشناسی گرشاسپ در گذار از اسطوره به حماسه و تاریخ، و دلت پیشِ کژی ببالد همی!

    در ادامه شرح گفت و گو با دکتر حمید طبسی را می خوانید.

    *دلیل نامگذاری ۲۵ اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت فردوسی چیست؟
    این روز هیچ ارتباطی با روز تولد یا درگذشت فردوسی ندارد زیرا زمانِ دقیقِ این دو رخداد بر کسی دانسته نیست. روز بیست و پنجم به این اعتبار انتخاب شده که بنا به تصریحِ فردوسی، روز پایان سرایش شاهنامه بیست و پنجم اسفند بوده است؛ آنجا که می گوید: سرآمد کنون قصه ی یزدگرد / به ماه سپندارمذ، روزِ ارد. اما چون میانِ سرمای اسفندماه و گرمای نهفته در شاهنامه تناسبی وجود ندارد، اردیبهشت ماه را برگزیده اند زیرا اوجِ اعتدال بهاری در ایرانِ ماست و شاهنامه هم، بهارِ فرهنگ و ادب ایران به شمار می آید.

    * لطفا مختصری درباره ی فردوسی و شاهنامه و واقعی یا غیرواقعی بودن شخصیت های داستان های شاهنامه بگویید.
    فردوسی شاعری برخاسته از سرزمینِ ادب خیزِ خراسان بوده که در اوایل قرن چهارم هجری قمری، یعنی حدودا هزار و صد سال قبل از ما، دیده به جهان گشوده است. سی سال از عمر گرانمایه را صرفِ سرودنِ تنها اثر خویش _ شاهنامه _ کرده است که بنا بر قولِ رایج و معروف، شصت هزار بیت دارد؛ هرچند که شاهنامه های معتبرِ چاپ شده در دهه های اخیر، نظیر چاپ دکتر جلال خالقی مطلق، حکایت از آن دارد که تعداد ابیات این اثر، قریب به پنجاه هزار بیت است و مابقی، افزوده ی کاتبان در اعصارِ بعد است.
    درخصوص واقعی یا غیرواقعی بودن شخصیت هایی نظیرِ رستم و زال و کاوس و غیره باید عرض کنم که شاهنامه، بنا به تقسیم بندی برتلس، از سه بخش تشکیل شده است: اساطیری، پهلوانی و تاریخی. در واقعی بودن شخصیت های بخش تاریخی، که با پادشاهی اشکانیان آغاز می گردد، تردیدی وجود ندارد اما شاهان و پهلوانان بخش های اساطیری و پهلوانی، ریشه در ادوارِ اساطیری یعنی دورانِ ماقبل تاریخ دارند و به همین دلیل، پیرامون واقعی یا غیر واقعی بودن آن ها با اطمینان نمی توان حکم کرد. به احتمال فراوان، چنین شخصیت هایی ردِ پایی در تاریخ داشته اند و به دلیلِ زبانزد شدن و محبوبیت شان نزد نیاکانِ نامدارمان، به دنیای رازناکِ داستان ها و روایت های ملی و میهنیِ ما راه یافته اند و به اندازه ای در توصیفِ آنان و کردارهای شان اغراق شده است که انسان هایی فراطبیعی جلوه کرده اند. به عنوان مثال، رستم احتمالا یکی از پهلوانانِ سکایی بوده که در زمانِ مهاجرت قوم سکا از آنسوی سیحون و جیحون به جنوب شرقِ ایران، مقارنِ دوران پادشاهی اشکانیان، می زیسته و رشادت ها و دلاوری هایش زبانزدِ خاص و عام بوده است.

    * از تاثیر فردوسی بر فرهنگ و ادب فارسی بگویید.
    با اطمینان عرض می کنم که در بین شاهکارهای ادبیات ایران، اعم از آثار حماسی، عرفانی، تعلیمی و غیره، هیچ اثری نیست که به اندازه ی شاهنامه بر آثار پس از خود تاثیر گذارده باشد. به بیانِ دیگر، کمتر متنی _ اعم از متون منظوم و منثورِ ادبی، تاریخی و فرهنگی _ را می توان سراغ گرفت که به نوعی از جهانِ اندیشه وریِ نهفته در شاهنامه تاثیر نپذیرفته باشد. این تاثیرپذیری ها، گاه از درونمایه های فکری، معنوی و فرهنگیِ شاهنامه بوده است و گاه، از زبان و بیان و دیگر وجوهِ ادبیِ فاخرِ آن. شادروان دکتر محمدامین ریاحی کتابی دارند موسوم به «سرچشمه های فردوسی شناسی» که در آن، یادکردِ شعرا، ادبا، فضلا و مورخان از فردوسی را، از همان سال های آغازینِ سده ی پنجم هجری، برشمرده اند. مروری اجمالی بر مندرجاتِ این کتاب نشان می دهد که فردوسی و شاهنامه اش، در طول تاریخ ایران، تا چه اندازه در مرکز توجه عمومِ مردمِ ما، اعم از عارف و عامی، قرار داشته اند.

    *کاربرد موضوعات اخلاقی شاهنامه در جامعه امروزی ما چگونه است؟
    شاهنامه دایره المعارفی از موضوعات حکمی و اخلاقی است که در آن، مسائل اخلاقی و اجتماعیِ لازم برای یک زندگیِ سالم و انسانیِ مبتنی بر شرافت و آزادگی، با زبانی سلیس و تاثیرگذار بازگو شده است تا مردمان را به کار آید و معرفت افزاید.
    اگر بگوییم افزون بر یک هزار بیت از ابیات شاهنامه به مضامین اخلاقی و شایست ها و نشایست های رفتاری و گفتاری اختصاص یافته است، سخنی بیراه نگفته ایم. این قبیل ابیات غالبا در آغاز و انجامِ داستان ها و بعضا در خلال داستان ها آورده شده است؛ برخی در منبع یا منابع فردوسی وجود داشته و برخی دیگر، به یقین، تراوشاتِ ذهن و زبانِ خودِ شاعر است. نباید از یاد برد که فردوسی از دیرباز «حکیم» نامیده شده است و بدیهی است که در سخنانِ حکیمی چون او، فضایل اخلاقی، ستوده و رذایلِ اخلاقی، نکوهیده شده باشد.

    *شاه بیتِ شاهنامه و مهمترین بخشِ آن چیست؟
    انتخاب شاه بیت از متنی چون شاهنامه بسیار دشوار است زیرا ابیاتی را که مصداقِ این تعبیر باشد، به فراوانی می توان دید. اگر بخواهم یک بیت را انتخاب کنم، باید بگویم این است: « بترس از خدای و میازار کس / رهِ رستگاری همین است و بس».
    درخصوصِ بخشِ دومِ پرسشِ شما، عرض می کنم که اگر مرادتان از مهمترین بخش، زیباترین داستان شاهنامه است، انتخابِ بنده داستان رستم و اسفندیار است که از مقدمه اش چنین برمی آید که فردوسی آن را در سال های پیری و پختگی اش سروده است. این داستان، اوجِ سخنوریِ استادِ طوس و یکه تازی اش در عرصه ی بلاغت و داستان پردازی را به خوبی نشان می دهد.

    *اگر شاهنامه نبود، چه کتاب دیگری می توانست اثرگذاری آن را داشته باشد؟
    شاهنامه، تاریخ ایران را از گذشته های دور تا پایان سلطنت ساسانیان روایت کرده است و با تاکید بر وحدتِ قومی و مشترکاتِ تاریخی و فرهنگیِ اقوام و طوایفِ این سرزمین، نقش بسیار موثری در اتحاد ملیِ ایرانیان و رواج همدلی و همزبانی میان آنان داشته و توانسته است پایه های فرهنگی، هنری و ادبیِ ایرانِ عزیزمان را استوار گرداند. اگر شاهنامه نبود، هیچ اثر ادبی و تاریخی دیگری نمی توانست چنین نقشی را ایفا نماید. درست است که آثاری نظیرِ تاریخ طبری، غررالسیرِ ثعالبی، الکاملِ ابن اثیر و… نیز به گزارشِ تاریخ و مولفه های فرهنگیِ ایران پرداخته اند اما دو تفاوت اساسی که میان آن ها و شاهنامه هست این است که اولا جذابیتِ شاهنامه و جان مایه های فرهنگی و هویتیِ آن را ندارند زیرا نویسندگانِ شان، باورمندیِ فردوسی به هویتِ ایرانی را نداشته اند و ثانیا اغلبِ این آثار به زبان عربی نوشته شده اند و بدیهی است که نمی توانند به اندازه ی شاهنامه، همدلی و همسوییِ لازم میان خواننده و متن را فراهم نمایند.

    *لطفا از جایگاه شاهنامه در جهان بگویید.
    دیرزمانی است که شهرت و آوازه ی شاهنامه از مرزهای کشورمان فراتر رفته است؛ چنان که در اواخر قرن نوزدهم میلادی به عنوان یکی از صد شاهکار ادبی بزرگِ جهان معرفی شد. به عنوان نمونه ای از توجهِ پژوهشگران سایر کشورها به این اثر می توان از اقدام جرج وارنر و اِدموند وانر یاد کرد که در قرن بیستم میلادی برای ترجمه ی کامل شاهنامه به زبان انگلیسی اقدام کردند و این تلاش آن ها پس از بیست سال به فرجام رسید.
    در «کتابشناسی فردوسی» تالیف شادروان ایرج افشار آمده است که شاهنامه تا سال ۱۳۵۵ تقریبا ۲۲۵ بار به ۲۷ زبان ترجمه شده است! این نشان می دهد که محبوبیت فردوسی و اثر سترگش حد و مرزی نمی شناسد و مردمان سرزمین های مختلف، فارغ از نژاد و زبان و دین و فرهنگِ متفاوتی که دارند، به آن مهر می ورزند و از آن نکته ها می آموزند.

    * جایگاه زنان در شاهنامه چگونه است؟
    متاسفانه چندسالی است که در فضاهای حقیقی و مجازی، ابیاتی زن ستیزانه به فردوسی نسبت داده می شود که از او نیست. این قبیل ابیاتِ معدود و انگشت شمار، در نسخه های قدیمی و معتبرِ شاهنامه مانند نسخه های فلورانس و لندن و قاهره، نیامده و جزوِ آن دسته از ابیاتِ الحاقی و افزوده هایی است که کاتبانی ناآگاه و زن ستیز در متن آورده اند. با سیری اجمالی در شاه اثرِ فردوسی به بانوانی نظیرِ گردآفرید، تهمینه، فرانک، رودابه، گُردیه و امثالهم برمی خوریم که در اوج نیکنامی هستند و همواره ستوده شده اند. بدمنش ترین زنِ شاهنامه، سودابه است که غیر ایرانی و دختر پادشاهِ هاماوران (یمن کنونی) است. معدود ابیاتی هم که در خوارداشتِ زنان آمده است مربوط به اوست که نامادریِ سیاوش بوده و پس از کشته شدنِ این شاهزاده ی ایرانی، به دست رستم کشته شده است.

    *آنچه که شما را بیش از هر چیز جذبِ فردوسی و شاهنامه می کند چیست؟
    تلاش فردوسی در به تصویر کشیدنِ یک مدینه ی فاضله یا شهرِ نیکان، از مهم ترین دلایلِ جذابیتِ شاهنامه است. نمونه را، تاکید او بر پایبندی به عهد و پیمان، صلح جویی و آشتی پذیری، آزادگی و مناعتِ طبع، ضرورتِ مهر ورزیدن به میهن و سرزمینِ مادری، اهمیت دادن به صداقت و راستی و مواردی از این دست، که همگی از مهم ترین ملزوماتِ یک آرمانشهر هستند، دل و جانِ هر خواننده ای را به سمت و سوی این اثر می کشاند.
    جهان یادگار است و ما رفتنی
    به گیتی نماند مگر مردمی
    گهر بی هنر، زار و خوار است و سست
    به فرهنگ باشد روان تندرست

    *علاوه بر شاهنامه، مطالعه و تدریس چه کتبی شما را به وجد می آورد؟
    به حکمِ این که بنده معلم ادبیات هستم، از خوانش و تدریس هر یک از متون ادبی سرزمین ام _ اعم از متون کلاسیک و معاصر _ لذت می برم. تدریس متون سبک خراسانی را بیشتر دوست دارم؛ شاید به دلیلِ زبان فاخرِ این قبیل آثار باشد که تاثیر کمتری از زبان عربی پذیرفته اند و از خزائنِ گرانبهای واژگان پارسی به شمار می آیند. ناگفته نگذارم که از خوانش و تدریس غزل های حضرت حافظ نیز لذتی وصف ناشدنی می برم و دیری است که _ به تعبیر استاد منوچهر مرتضوی _ این «دیوان عشق آسمانی» جزوِ کتاب های بالینی من است؛ به گونه ای که افزون بر هشتاد درصد از غزلیاتِ حدودا پانصدگانه ی آن در حافظه ام ماندگار شده است. او خود نیز توصیه ی دلکشی دارد: ز کارها که کنی، شعرِ حافظ از بر کن!

    *در زمینه ی شاهنامه مطالعه ی چه کتاب هایی را پیشنهاد می کنید؟
    تاکنون پیرامون فردوسی و شاهنامه اش کتاب های بسیاری نوشته شده است که هرکدام ویژگی های خود را دارد. اگر بخواهم از برخی از آن ها نام ببرم که مفیدِ فایده تر توانند بود، می توانم به این آثار اشاره کنم: حماسه ملی ایران از تئودور نولدکه، حماسه سرایی در ایران تالیف دکتر ذبیح الله صفا، فردوسی و شاهنامه اثر استاد مجتبی مینوی، فردوسی از دکتر محمدامین ریاحی، آذربایجان و شاهنامه تالیف دکتر سجاد آیدِنلو، درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی اثر دکتر سعید حمیدیان، از پاژ تا دروازه ی رزان از دکتر محمدجعفر یاحقی، و سخن های دیرینه تالیف دکتر جلال خالقی مطلق.

    * آیا در حوزه ی شاهنامه دوره های خاصی برگزار می کنید؟ اگر پاسختان مثبت است، درباره ی زمان و محل برگزاری آن ها توضیح دهید.
    در حال حاضر دو جلسه ی شاهنامه خوانی دارم: یکی در کتابخانه ی قطب علمیِ فردوسی شناسی واقع در دانشکده ی ادبیات و علوم انسانیِ دانشگاه فردوسی مشهد، که هر هفته روزهای شنبه از ساعت ۱۲ الی ۱۴ برگزار می گردد و دیگری، جلسات شاهنامه خوانی در موسسه ی خردسرای فردوسی، واقع در بلوار معلم مشهد، است که روزهای شنبه از ساعت ۱۸ الی ۲۰ تشکیل می شود و ورود برای عموم علاقه مندان به شاهنامه و فرهنگ ایران، آزاد است.

    *در پایان، نکته ای را که فکر می کنید به عنوان سخن پایانی باید بگویید، بفرمایید.
    مهرورزی به شاهنامه و انس با آن را باید از همان دوران دبستان جدی گرفت چراکه به قول معروف اّلعلمُ فِی الصّغّر کّالنّقشِ فِی الحّجّر. پیشنهادم به تدوین کنندگانِ کتبِ فارسیِ مدارس این است که هنگام انتخاب ابیات، تنها به ابیاتی که در توصیف کارزارها و میادینِ جنگ است اکتفا نکنند. به سراغِ اشعاری بروند که هم ارزش ها و سنت های فرهنگیِ این مرزوبوم را به کودکان و نوجوانان می آموزد و هم بسیاری از آموزه های اجتماعی و اخلاقی نظیرِ خداپرستی، خردگرایی، درستکاری، مسئولیت پذیری، نجابت و پاکی، میهن دوستی و امثالِ این ها را به شیواترین شکلِ ممکن بیان می دارد و تاثیرِ قابل توجهی بر فکر و اندیشه ی فرزندان این آب و خاک می گذارد.

     

     

    نظرات

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری گلدشت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.